همه منابع آماری در این مورد نظر واحد دارند که ایران یکی از جوانترین جمعیتهای جهان را داراست. این ویژگی برای هر جامعهای یک نقطه قوت محسوب میشود، مشروط بر آن که از این نیروی عظیم و بالقوه، در عمل درست استفاده شود متأسفانه و به هر دلیل، ما نتوانستیم از نیروی بزرگ جمعیت جوان ایران چنان که باید در فرایند توسعه بهره بگیریم. البته، وجود میلیونها دانشجو در کشور ما، در مقایسه با بسیاری از کشورها یک امتیاز بزرگ محسوب میشود، اما بعد از فراغت از تحصیل و در حوزه اشتغال این خیل عظیم دانشآموخته پاسخ مناسب دریافت نمیکند.
کمتوجهی به منابع مولد در بخشهای صنعت و کشاورزی، موجب شده که امروزه هزاران نفر جوان فارغالتحصیل بیکار و جویای شغل داشته باشیم. حل این مسئله احتیاج به برنامهریزی درست، بلند مدت و پایدار بر اساس دیدگاههای کارشناسی دارد. راهحلهای سریع و بدون پشتوانه کارشناسی لازم همانند، طرح پرسروصدای کارگاههای زودبازده نافرجام میماند. برای به حرکت درآوردن چرخهای تولید، نخست باید آسیبها و موانع را شناخت. یکی از آسیبهای بزرگ این حوزه وفور واردات کالاهای بیکیفیت است که نه کمکی به اشتغال پایدار میکند و نه میتواند بستر مناسبی برای رقابت درست و ثمربخش در تولیدات داخلی ایجاد کند.
جمعیت جوان، همانند آب گرانی است که اگر درست هدایت شود به اهرم نیرومندی برای پیشبرد توسعه تبدیل میشود، اما همین جریان خروشنده اگر جایگاه خود را در روند توسعه نیابد میتواند مثل سیل مخرب شود.
بیکاری؛ نداری و فقر را در پی دارد و فقر به صورت باتلاقی است که انواع جرائم همچون بیماریهای واگیر از آن برمیخیزند. افزایش شمار جوانها در جرائم گوناگون از قبیل سرقت، زورگیری و انواع خلافکاریها نمایانگر این قبیل مشکلات است. در یک جامعه متعادل که شکاف بزرگ میان غنی و فقیر نباشد. جرائم را کسانی مرتکب میشوند که به نوعی بیمار روحی و روانی هستند، اما اگر فقر گسترش پیدا کند، آن عاملی که نیروهای جوان را به عرصه جرم میکشاند نداری و نیاز است و نه بیماریهای روحی و روانی!
از این رو، باید برنامهها و سیاستها همگام و هماهنگ برای زدودن فقر از طریق ایجاد اشتغال به اجرا درآیند و هزاران جوان دانشآموخته جذب کار شوند. هدایت نقدینگی و سرمایههای جامعه به بخشهای تولیدی، بسترساز چنین تحولی خواهد شد.